مردى از بنى اسرائیل کاخى زیبا و محکم ساخت و خوراک هاى مختلفى به عنوان غذا آماده نمود و تنها از توانگران شهر دعوت کرد و مستمندان را وانهاد. هنگامى که بدون دعوت ، از مستمندان نیز کسانى آمدند، به آنان گفته شد این غذا براى امثال شما نیست ! خداوند دو فرشته به شکل […]
نوشتههای با برچسب ‘از امامان بیاموزیم’
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم یکى از اصحاب بزرگ پیغمبر صلى الله علیه و آله به نام ابوطلحه پسرى داشت که بسیار مورد محبت او بود. اتفاقا سخت بیمار شد. مادر آن پسر همین که احساس کرد نزدیک است بچه از دنیا برود ابوطلحه را به بهانه اى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله […]
روزى جوانى به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: – سرمایه ندارم . امام علیه السلام فرمود: درستکار باش ! خداوند روزى را مى رساند. جوان بیرون آمد. در راه ، کیسه اى پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود. با خود گفت : باید سفارش امام علیه السلام را عمل نمایم […]
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ خداوند سلطنت بى نظیر به سلیمان بخشید، جنیان را تحت فرمان او قرار داد که خدمتگذار او باشند، باد را به فرمان او در آورد، تا تشکیلات عظیم او را هر کجا خواست ببرد، زبان جانوران را به وى آموخت ، سخنان آنها را مى فهمید و براى مردم بازگو مى […]
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم هنگامى که مادر امیرالمؤ منین (فاطمه بنت اسد) از دنیا رفت ، حضرت على علیه السلام در حالى که اشک از چشمان مبارکشان جارى بود، محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله رسید. پیامبر صلى الله علیه و آله پرسیدند: چرا اشک مى ریزى ؟ خداوند چشمانت را نگریاند! على […]
در جنگ جمل ، حضرت على علیه السلام فرزندش محمد حنفیه را طلبید و نیزه خود را به او داد و فرمود: – با این نیزه به سپاه دشمن حمله کن ! محمد حنیفه نیزه را گرفت و به دشمن حمله کرد، گروهى از سپاه دشمن جلوى او را گرفتند، او نتوانست پیش روى کند، […]
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم در دوران جاهلیت مردى بود به نام جمیل پسر معمر فهرى حافظه اى بسیار قوى داشت ، به طورى که هر چه مى شنید حفظ مى کرد و مى گفت من داراى دو قلب (دو عقل ) هستم که با هر کدام از آنها بهتر از محمد صلى الله علیه و […]
روزى پیامبر صلى الله علیه و آله در حال استراحت بود، فرزندشان امام حسن علیه السلام آب خواست ، حضرت نیز قدرى شیر دوشید و کاسه شیر را به دست وى داد، در این حال ، حسین علیه السلام از جاى خود بلند شد تا شیر را بگیرد، اما رسول خدا صلى الله علیه و […]
یکى از یاران رسول خدا صلى الله علیه و آله فقیر شد. محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و شرح حال خود را بیان کرد. پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: برو هر چه در منزل دارى اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور! آن مرد انصار رفت و طاقه اى […]
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ابو هاشم مى گوید: امام حسن عسکرى علیه السلام روزه مى گرفت . وقت افطار آنچه غلامش براى او غذا مى آورد ما هم با آن حضرت از آن غذا مى خوردیم و من با آن حضرت روزه مى گرفتم . در یکى از روزها ضعف بر من چیره شد. […]