روزى جوانى به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد:
– سرمایه ندارم .
امام علیه السلام فرمود: درستکار باش ! خداوند روزى را مى رساند.
جوان بیرون آمد. در راه ، کیسه اى پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود. با خود گفت : باید سفارش امام علیه السلام را عمل نمایم ، لذا من به همه اعلام مى کنم که اگر همیانى گم کرده اند نزد من آیند.
با صداى بلند گفت :
هر کس کیسه اى گم کرده ، بیاید نشانه اش را بگوید و آن را ببرد.
فردى آمد و نشانه هاى کیسه را گفت ، کیسه اش را گرفت و هفتاد دینار به رضایت خود به آن جوان داد.
جوان برگشت به حضور حضرت ، قضیه را گفت .
حضرت فرمود:
– این هفتاد دینار حلال بهتر است از آن هفتصد دینار حرام و آن را خدا به تو رساند. جوان با آن پول تجارت کرد و بسیار غنى شد.(۶۲)
………………………………………………………
۶۲- بحار، ج ۴۷، ص ۱۱۷٫
منبع : داستانهای بحار الانوار جلد اول
محمود ناصرى