خورشید با پچ پچ آرام جوانه های گندم از خواب بیدار شد، از لابه لای شاخه های در هم به زمین نگاه کرد. جوانه ی کوچکی آن سوی چپر* روییده بود. خورشید به زحمت گرمای خود را به او رساند و ساقه ی سرد و نازکش را گرم کرد. هر روز می گذشت وگندم های […]
خورشید با پچ پچ آرام جوانه های گندم از خواب بیدار شد، از لابه لای شاخه های در هم به زمین نگاه کرد. جوانه ی کوچکی آن سوی چپر* روییده بود. خورشید به زحمت گرمای خود را به او رساند و ساقه ی سرد و نازکش را گرم کرد. هر روز می گذشت وگندم های […]