امروز خیلی خسته شدم. آخر شب است. الآن دارم توی تاریکی برای شما نامه مینویسم، چراغ اتاق را خاموش کردهام تا بچهام خوابش ببرد. از بس جیک جیک کرد گلویش گرفت. شامش را دادهام، جایش هم که خشک است؛ پس بهتر است بخوابد. آقاجون تعجب نکن! من امروز مامان شدم. مامان یک جوجه گنجشک او […]