
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم على علیه السلام با غلامش ، قنبر، براى خرید پیراهن وارد بازار کوفه شد، به مرد پیراهن فروش فرمود: دو پیراهن لازم دارم . مرد عرض کرد: یا امیرالمؤمنین ! هر نوع پیراهنى بخواهى ، من دارم . همین که حضرت فهمید این شخص ، او را مى شناسد از او […]