روزی تیمور لنگ پادشاه وقت، از زبل خان دعوت کرد که برای دیدار از اصطبل دربار به قصر برود. زبل خان هم با دل و جان دعوت امیر را پذیرفت و همراه او وارد اصطبل شد. زبل خان که از علاقه شدید تیمور لنگ به حیواناتش خبر داشت، برای جلب رضایت خاطرش مدام از اسبها […]
بایگانی برای اردیبهشت, ۱۳۸۹
اگر عُمری به زندانخانه افتی و یا چون جغد در ویرانه افتی به سوراخی پناه آری ز گرگی به گیر خرس در آن لانه افتی
امروز خیلی خسته شدم. آخر شب است. الآن دارم توی تاریکی برای شما نامه مینویسم، چراغ اتاق را خاموش کردهام تا بچهام خوابش ببرد. از بس جیک جیک کرد گلویش گرفت. شامش را دادهام، جایش هم که خشک است؛ پس بهتر است بخوابد. آقاجون تعجب نکن! من امروز مامان شدم. مامان یک جوجه گنجشک او […]
ابو الحسن موسى بن جعفر(علیه السلام)، امام هفتم از ائمه اثنى عشر علیهم السلام و نهمین معصوم از چهارده معصوم(ع) است . آن حضرت در ابواء(منزلى میان مکه و مدینه) در روز یکشنبه هفتم صفر سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ ه.ق. متولد شد. به جهت کثرت زهد و عبادتشان معروف به عبد الصالح و به جهت […]
اذن میدان اجازه گرفتن برای حضور در میدان نبرد، از رسمهای جنگ آوران قدیمی بوده که افراد برای نبرد تن به تن از فرمانده خود رخصت گرفته و سپس راهی صحنه کارزار میشدند. در حماسه عاشورا، یاران امام حسین (ع) برای رفتن به میدان از آن حضرت اجازه میگرفتند. اجازه گرفتن آنان با سلام آغاز […]
توضیح: در بعضی روستاها، آسیابها به وسیله نیروی آب به حرکت در میآیند؛ به این صورت که آسیاب در مسیر جریان آب قرار داده میشود و توسط انرژی آب، چرخ آسیاب نیز به حرکت در میآید. با قطع شدن جریان آب، سنگ آسیا بیحرکت میشود و در نتیجه آسیاب از کار میافتد. کاربرد:
باز چشم مهربان شهر ما بوی شبنم ، بوی باران میدهد باز از غصّه پرستوی دلم پیش چشم خستهام جان میدهد ماه خون است و شهادت ، باز هم لالههای سرخ ، بیسر میشوند
تو مثل نقطه هستی سیاه و ریز ریزی ولی باید بدانی برای من عزیزی برای دیدن تو کنارت می نشینم کمی خم می شوم تا تو را بهتر ببینم
تقریباً ۳۰۰۰ سال پیش المپیا مرکز مذهبی در جنوب غربی یونان باستان زئوس پادشاه خدایان را می پرستیدند و در زمان های مشخص به افتخار او جشن هایی برپا می کردند. در این جشن ها مسابقات ورزشی هم انجام می شد. تا آنجا که در تاریخ ثبت شده، نخستین بازی های المپیک حدود ۲۸۰۰ سال […]
کشتی مسافربری در وسط دریا دست خوش طوفان شده و نزدیک غرق شدن بود. مسافران، از ترس و هراس داد و فریاد میکردند و هر یک در فکر نجات خویش بودند.