بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله سحرگاه به شخصى وعده داد که در کنار تخته سنگ بزرگى منتظر آن شخص باشد، آن مرد رفت و برنگشت ، تا این که آفتاب بالا آمد و هوا گرم شد، اصحاب دیدند حضرت از شدت گرما سخت نارحت است . عرض کردند: یا رسول الله ! پدر و مادرمان به فدایت باد! اگر تغییر مکان داده به سایه تشریف ببرى بهتر است .
پیامبر اسلام حاضر نشد جایش را عوض کند و فرمود:
من به آن شخص وعده داده ام در این مکان منتظرش باشم و اگر نیامد تا هنگام مرگ اینجا خواهم بود تا روز قیامت از همین مکان برانگیخته شوم .(۴)
………………………………………………………
۴- ب : ج ۷۵، ص ۹۵٫
داستانهای بحار الانوار جلد پنجم
محمود ناصرى