بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
– وقتى مرا به معراج بردند، وارد بهشت شدم . در آنجا فرشتگانى دیدم که با خشت طلا و خشت نقره ساختمانى مى سازند ولى گاهى دست از کار مى کشند از فرشتگان پرسیدم : شما چرا گاهى کار مى کنید و گاهى از کار دست مى کشید؟ سبب چیست ؟
پاسخ دادند: هر وقت مصالح ساختمانى به ما برسد مشغول مى شویم و هرگاه نرسد از کار باز مى ایستیم .
گفتم : مصالح ساختمانى شما چیست ؟
جواب دادند: (سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر).
وقتى مؤ من این ذکر را مى گوید ما ساختمان را مى سازیم . وقتى که ساکت مى شود ما نیز دست از کار مى کشیم . (۱۲)
……………………………………………………………
۱۲- بحار: ج ۷۳، ص ۳۴۶ – بحار: ج ۱۸، ص ۲۹۲ و ۴۰۹ – ج ۹۳، ص ۸۳ و ۱۶۹ با کمى تفاوت
داستانهاى بحارالانوار جلد دوم
محمود ناصرى
خشتى از طلا و خشتى از نقره
[تاريخ:۳۰ آذر ۱۳۸۹] ~ داستانهای 14 معصوم (ع)
ائمه معلمان بشریت، از امامان بیاموزیم، داستان نوجوان، داستان و پند، داستانهای 14 معصوم، داستانهای آموزنده، داستانهای آموزنده از معصومین، داستانهای امامان، داستانهای بحار الانوار برای نوجوانان، داستانهای پند آموز، داستانهای شیرین از ائمه، داستانهای شیرین و آموزنده، درس هائی از زندگی امامان، درسهای زندگی
مشترک شوید و مطالب ما را از دست ندهید.