مرد اول گفت: من حافظه ام ضعیف شده. نشانی ها را فراموش می کنم.
مرد دوم گفت: من هم حافظه ام ضعیف شده. معمولاً یادم می رود که چه چیزی را کجا گذاشته ام.
مرد سوم چند تقه به در خانه زد و گفت: من بزنم به تخته حافظه ام هنوز کار می کند…
بعد از زدن تقه ی سوم گفت: کیه داره در می زنه؟ بیا تو!