بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
روزى ابوحنیفه محضر امام صادق علیه السلام رسید، عرض کرد:
من فرزندت موسى (امام کاظم ) را دیدم که نماز مى خواند و مردم از جلوى او عبور مى کردند و آنها را مانع نمى شد، در حالى که این کار خوب نیست .
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
فرزندم موسى را صدا بزنید! چون خدمت پدر آمد، حضرت به او فرمود: ابوحنیفه مى گوید:
تو مشغول نماز بوده اى و مردم از جلویت رفت و آمد مى کردند، آنها را نهى نکرده اى ؟
در پاسخ عرض کرد: پدر جان ! آن کس که من براى او نماز مى خواندم از همه به من نزدیکتر بود، زیرا خداوند مى فرماید:
ما به انسان از رگ گردنش نزدیکتر هستیم .(۷۲)
امام صادق علیه السلام او را به سینه چسبانید و فرمود:
فدایت شوم که اسرار الهى در قلب تو وجود دارد.(۷۳)
……………………………….
۷۲- نحن اقرب الیه من حبل الورید. سوره ق آیه ۱۶٫
۷۳- بحار: ج ۱۰، ص ۲۰۴ و ج ۴۸، ص ۱۷۱ و ج ۸۳، ص ۲۹۷ و ۲۹۹٫
داستانهای بحار الانوار جلد چهارم
محمود ناصرى